15/7/90
امروز رفتیم آتلیه تا ازت چند تا عکس جدید بندازیم .خاله ها چشمتون روز بعد نبینه تا رفتیم تو به خاطر تاریک بودن فضا هستی خانم زد زیر گریهو همه عکس های که ازش گرفتیم همراه بود از بغض و اشک .دریغ از یه لبخند کوچولو .حالا این عکس ها چی از کار در می آد خدا میدونه .
بعد از آتلیه رفتیم خونه عمه. خونه عمه تازه یادت افتاده که باید ژست بگیری .
این یسنا دختر همسایه عمه است .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی