روز بارونی
امروز یعنی 7/6/90 یه روز بارونی خیلی قشنگ بود مامان که از تو خونه می دونست چه خبره دختره نازش رو حسابی پوشوند بعد یه پتو هم برداشت .موقعی که از سرویس پیاده شدیم بارون شدید بود اما مامان پتو رو دور شما پیچوند و شما از زیر پتو یه ذره سرتو بیرون کرده بودی و بارون رو می دیدی با خودت میخوندی بارون می آد چیکو چیک صداش می آد تیک و تیک تا رسیدیم مهد پتوت کاملا خیس شده بود اما شما خشک خشک بودی ضمن اینکه از لذت بارون هم بهره بردی به این میگن یه فکر خوب.هوا خیلی خوبه فقط خدا کنه سرما نخوری .آمین ...
نویسنده :
مامان فاطمه
12:47