هستی روشنی هستی روشنی ، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

درباره هستی

بهترین ماه (تقدیم به طفل شیرخوار حسین )

  از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟ یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟   بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟   اشهد ان لا...شهادت اشهد ان لا ...شهید محشر الله الله است می دانی چرا؟   یک بغل باران الله الصمد آورده ام نوبهار قل هوالله است می دانی چرا؟   راه عقل ازآن طرف راه جنون از این طرف راه اگر راه است این راه است می دانی چرا؟   از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟   از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟   از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد باز اما ...
8 آذر 1390

بهترین دارایی

از قدیم گفتن دخترا واقعا غمخوار پدر و مادر هستند . مامانای که پسر دارن معمولا به ندرت کارهایی احساسی و عاطفی از سمت فرزندشون می بینند اما دخترها واقعا یه چیزه دیگه هستند توی بروز احساسات . هستی من هم از این قاعده مستثنی نیست و درجه احساساتش خیلی شدیده و به خوبی بروز میده به طوریکه اون لحظه من واقعا روی زمین نیستم مثلا در روز چند بار میگه مامان ! دوست دایَم دیروز تو خونه داشتم تختو مرتب می کردم یدفعه زانوی پام محکم خورد به لبه کمد هستی .از شدت درد سرمو گذاشتم روی پام . هستی: مامان چی شده ؟ مامان  : پام اوف شد هستی : بیا بوسش کنم خوب می شه وقتی اون گرمی لبهاتو  روی پوستم احساس کردم .دیگه احس...
1 آذر 1390

ناب ترین احساس ها

تقدیم به میوه دلم هستی می بوسمت             میخندی وقتی که می خندی           زندگی جاری می شود به چشمانم که خیره می شوی                    معصومیت نگاهت مرا تا آسمان می برد گریه که می کنی                        قلبم تکه تکه می شود عاشقانه می بوسمت            ...
30 آبان 1390

بدون عنوان

امروز توی مهد کودک جشن تولد متولدین آبانه .تولد همه دوستات مبارک ایشالله که 120 ساله بشن (البته عمر بابرکت ) خوش بگذره گلکم . ...
23 آبان 1390

عید قربان مبارک

ای امیر عرفه بی تو صفا نیست که نیست / بی تو اندر عرفه عشقو وفا نیست که نیست ای امیر عرفه یوسف زهرا مهدی / حاجتی غیر ظهورت بخدا نیست که نیست روز عرفه و عید قربان بر همه دوستای وبلاگیم مبارک ما تعطیلات داریم میریم یزد .به همه خوش بگذره .
15 آبان 1390

11/8/90

سلام عزیز دلم امروز وقتی اومدم دنبالت فهمیدم که به خاطر مریضی خاله بهاره دو تا کلاس رو یکی کردن یعنی شما رفتی تو کلاس سه ساله ها . ماشاالله تو کلاس سه ساله ها هم چند نفر بزن بهادر هست . قبل از اومدن شما داشتم با خاله ساناز بابت این قضیه صحبت می کردم که آره هستی تو اون کلاس از همه کوچکتره و .... که دیدم بله هستی با صورت چنگ زده جلوم نمایان شد یه دفعه بهم ریختم و با دیدن صورتت اشکم در اومد ظاهرا سر اسباب بازی با پرنیا دعوات شده و پرنیا هم نامردی نکرده و صورتت را چنگ انداخته بود وقتی رفتم خونه بابات با دیدن صورتت حسابی عصبانی شد .       ...
14 آبان 1390

تفاوت را احساس کنید

سلام دخملم دیروز با باباحمید تصمیم گرفتیم که باباجون ببرتت آرایشگاه مردونه و موهاتو کوتاه کنه . تصمیم گرفته بودم که بزارم موهات بلند شه اما از بس که با زدن گلسر تو موهات ماجرا داشتم و تا من می زدم تو درش میاوردی دیگه کلافه شدم و رفتیم موهاتو کوتاه کردیم . دوستان تفاوت رو ببینید   befur   after       ...
4 آبان 1390